وَ قــَــســَــمـ بهـ روزیـ کهـ دِلــَــ♥ــتـ را میـ شِکــَــنَـند وَ جــُــز خــُــدایَتـــ مـَــرحَمــیــ نَخواهیـ یافتـ
این چه کاریه؟ بی تربیتای بی فرهنگ
مردم در نقاط مختلف دنیا سنتها و جشنهای جالب و گاهی عجیب دارند که برخی از آنها با شوخی چند نفر با هم آغاز شده و کم کم به کل شهر و یک کشور تسری یافته است ، مانند آنچه در یکی از شهرهای کشور اوکراین برگزار شده و به "جشن آب" شهرت یافته است.
بهگزارش ایران ناز در این جشن که روز دوشنبه ی پس از عید پاک برگزار میشود، پسران جوان و نوجوان در نقاطی از شهر "لفیف" کمین میکنند و با عبور رهگذران و بالاخص دختران جوان و نوجوان ، با آب به آنها حمله میکنند!
این مراسم در چند شهر دیگر کشور اوکراین نیز در این روز برگزار میشود ، تاکنون شکایاتی در زمینه ی آزار و اذیت در هنگام برگزاری جشن و همچنین سرماخوردگی دخترانی که خیس شده اند به پلیس رسیده است، اما چون تعداد این موارد معدود بوده است ، پلیس با برگزارکنندگان این جشن برخورد نمیکند.
اوووووووووووووخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخییییییییییییی الهیییییی!
سوسكها سريعترين جانوران 6 پا ميباشند. با سرعت يك متر در ثانيه.
-خرگوشها و طوطي ها بدون نياز به چرخاندن سر خود قادرند پشت سر خود راببينند.
-كرگدنها قادرند سريعتر از انسانها بدوند.
-هيچ پنگوئني در قطب شمال وجود ندارد.
-مادر و همسر گراهام بل مخترع تلفن هر دو ناشنوا بوده اند.
-كانادا يك واژه هندي به معني “روستاي بزرگ” ميباشد.
-10 درصد وزن بدن انسان (بدون آب) را باكتريها تشكيل ميدهند.
-11 درصد جمعيت جهان را چپ دستان تشكيل ميدهند.
-از هر 10 نفر، يك نفر در سراسر جهان در جزيره زندگي ميكند.
-98 درصد وزن آب از اكسيژن تشكيل يافته است.
-يك اسب در طول يك سال 7 برابر وزن بدن خود غذا مصرف ميكند.
-رشد دندانهاي سگ آبي هيچگاه متوقف نميگردد.
-قلب والها تنها 9 بار در دقيقه ميتپد.
-چيتا قادر است در حداكثر سرعت خود گامهايي به طول 8 متر بر دارد.
-شمپانزه ها قادرند مقابل آينه چهره خود را تشخيص دهند اما ميمونهانميتوانند.
-عمر سنجاقكها تنها 24 ساعت ميباشد.
-مدت زمان گردش سياره عطارد بدور خود دو برابر مدت زمان گردش آن بدور خورشيدميباشد.
-روشنايي قرص كامل ماه 9 برابر هلال ماه ميباشد.
-يك خرس بالغ قادر است با سرعت يك اسب بدود.
-قلب يك جوجه تيغي در حالت عادي 190 بار در دقيقه ميزند كه در دوران خوابزمستاني به 20 بار در دقيقه كاهش مي يابد.
-اسبها قادرند در حالت ايستاده بخوابند.
-كانگروها قادرند 3 متر به سمت بالا و 8 متر به سمت جلو بپرند.
-قلب ميگو در سر آن واقع است.
-گونه اي از خرگوش قادر است 12 ساعت پس از تولد جفت گيري كند.
-يك كوه آتشفشان قادر است ذرات ريز و گردوغبار را تا ارتفاع 50 كيلوكتري به فضاياطراف پرتاب كند.
-داركوب ها قادرند 20 بار در ثانيه به تنه درخت ضربه بزنند.
-سالانه 500 فيلم در امريكا و 800 فيلم در هند ساخته ميگردد.
-آدولف هيتلر گياهخوار بوده است.
-تمامي پستانداران به استثناي انسان و ميمون كور رنگ ميباشند.
-عمر تمساح بيش از 100 سال ميباشد.
-تمام قوهاي كشور انگليس جزو دارايي هاي ملكه انگليس ميباشند.
-موريانه ها قادرند تا 2 روز زير آب زنده بمانند.
-مزه سيب، پياز و سيب زميني يكسان ميباشد.و تنها بواسطه بوي آنهاست كه طعم هايمتفاوتي مي يابند.
-فيلها قادرند روزانه 60 گالن آب و 250 كيلو گرم يونجه مصرف كنند.
-جغدها قادر به حركت دادن چشمان خود در كاسه چشم نميباشند.
-80 درصد امواج مايكرو ويو تلفنهاي همراه بوسيله سر جذب ميگردد.
-قد فضانوردان هنگامي كه در فضا هستند 5 تا 7 سانتي متر بلنتر ميگردد.
-بلژيك تنها كشوري است كه فيلمهاي غير اخلاقي را سانسور نميكند.
-جليغه ضد گلوله، برف پاك كن شيشه خودرو و پرينتر ليزري همگي اختراعات زنانميباشند.
-موز پر مصرف ترين ميوه كشور امريكا ميباشد.
-درتمام انسانهاي كره زمين 99.9 % شباهت ژنتيكي وجود دارد.
-98.5 % از ژنهاي انسان و شامپانزه يكسان ميباشند.
- قلب انسان بطور متوسط 100 هزار بار در سال ميتپد.
- لئوناردو داوينچي مخترع قيچي ميباشد.
-سطح شهر مكزيك سالانه 25 سانتي متر نشست ميكند.
-50 %جمعيت جهان هيچگاه در طول حيات خود از تلفن استفاده نكرده اند.
-در هر 5 ثانيه يك كامپيوتر در سطح جهان به ويروس آلوده ميگردد.
- ظروف پلاستيكي 50 هزار سال طول ميكشد تا در طبيعت شروع به تجزيه شدنكنند.
-اغلب مارها داراي 6 رديف دندان ميباشند.
-90% سم مارها از پروتئين تشكيل يافته است.
-هرگاه جمعيت كره زمين به 100 نفر كاهش يابد، 50 % پول جهان در دست 6 نفر قرارخواهد گرفت.
-موشهاي صحرايي سالانه 1/3 منابع و ذخاير غذايي جهان را نابود ميسازند.
-2/3 آدم رباييهاي جهان در كلمبيا به وقوع مي پيوندد.
- 2/3 اعدامهاي جهان در كشور چين بوقوع مي پيوندد.
-سرود اصلي كشور يونان متشكل از 158 بيت ميباشد.
-تمساح ها قادرند آرواره هاي خود را با نيروي 1300 كيلو گرم ببندند.
-يك گاو بطور متوسط سالانه 2 هزار و 300 گالن شير توليد ميكند.
-خورشيد از لحاظ وزن از 70% هيدروژن،28% هليوم،1.5% كربن+نيتروژن+اكسيژن و 0.5% عناصر ديگر تشكيل شده است.
-سگهاي شهري بطور متوسط 3 سال بيشتر از سگهاي روستايي عمر ميكنند.
-در امريكا سالانه 15 نفر بر اثر گاز گرفتگي توسط سگها جان خود را از دستميدهند.
-70% فقراي جهان را زنان تشكيل ميدهند.
-نور خورشيد 8.5 دقيقه طول ميكشد تا به زمين برسد.
-خودروسازي بزرگترين صنعت در جهان ميباشد.
-در هر 2 هفته يك زبان در جهان منقرض ميگردد.
-ون گوگ در طول حيات خود تنها يكي از نقاشيهاي خود را بفروش رساند.
-گربه هاي خانگي 70% وقت خود را در خواب سپري ميكنند.
-پلنگها قادرند تا ارتفاع 5 متري به بالا بپرند.
-سم مارهاي قهوه اي استراليا تا حدي مهلك ميباشد كه 0.002 گرم از سم اين مارهاميتواند يك انسان را بكشد.
-اختراع پيچ گوشتي پيش از پيچ صورت گرفت.
از انسانها غمی به دل نگیرزیرا خود نیز غمگینند!
زیرا با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند!
زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند.
پس دوستشان بدار حتی اگر دوستت نداشته باشند
عکسهایی از هالووین 2011 با حضور امیر تتلو، اردلان طعمه، سعید اس جی، سامی بیگی، اردشیر احمدی (مجری ذره بین) و ...
123.ibmdomain.com/mahta/ax/Irani/raper/tataloo&tome/1390-8/halloween%202011.zip
تاحالا مامان باباها نگران وقت گذرانی زیاد بچه هاشون تو اینترنت بودند اما حالا سازمان حمایت از حقوق کودکان تو ایتالیابا انجام یک نظرسنجی از 500 نوجوون بین 14 تا 17 سال متوجه شد که نوجوونا هم میتوونند در مورد مامان بابا هاشون نگران این مسئله باشند.
این مصاحبه با هدف بررسی سطح کیفی روابط بین بچه ها با پدر مادراشون در اوقات فراغت انجام شد. تواین نظرسنجی 67 درصد از مصاحبه شوندگان اظهار داشتند که والدینشان به طور متوسط چهار ساعت در روز در موقع استراحت خونه وبگردی می کنند. 56 درصد در پدران خود، 19 درصد در مادران خود و 25 درصد هم در پدر و هم در مادر خود استفاده مداوم از اینترنت را شناسایی کردند . 48 درصد از این نوجوونا اظهار داشتند که مامان بابا هاشون کامپیوتر شخصی مخصوص به خود شون دارند.
33 درصد اظهار داشتند که مامان بابا هاشون اوقات خود را در شبکههای اجتماعی مثل اسکایپ و فیس بوک و در گردهماییهای مربوط به والدین میگذارنند. 15 درصد از آنها گفتند که مامان باباهاشون توبازیهای کامپیوتری آنلاین شرکت میکنند!!!
در این باره رئیس سازمان حمایت از حقوق کودکان گفت: "در تمام این سالها ما به بررسی روابط میان ابزارهای ارتباط جمعی و نوجوانان مشغول بودیم اما به تازگی دریافتیم که در کنار مراقبت از کودکان باید مراقب والدین آنها هم باشیم. وقت گذرانی زیاد والدین در اینترنت به شدت ما را نگران میکند. در حقیقت والدین وظیفه مراقبت و تربیت نوجوانان را به عهده دارند و باید زمان آزاد خود را به این مهم اختصاص دهند"
آوریل:
مایلی:
سلنا:
ریحانا:
جسیکا آلبا:
هیلاری داف:
جنیفر لوپز:
- “شکلات مغز داره تو نداری.”
- اگه بطری دادن بهتون نتونستین بازش کنید وبعدی بازش کرد با آرامش بگید:”من خستش کرده بودم”
- دوست داشتی یه دست و یه پا نداشتی پشت موی منو داشتی؟
- تکی به خدا—– (کمی مکث که طرف فکر کنه واقعا کسیه)—– جفت بودی میبستمت به گاری
- میگن سر بیگناه بالای دار میره پائین نمی یاد.
- خیلی گستاخ شدی (بسیار کارسازه)
- گوشی رو بردار سرورت پشت خطه.
- فلانی هنوز وجود خارجیش به اثبات نرسیده.
- یكی داره تو جمع واستون یه چیزیو تعریف میكنه یهو بعد اینكه به وسط حرفاش رسید بلند بگییییید اااه چه قدر حرف میزنی؟یا چی میگیتو؟منكه نمفهمم
- موقعیت :: توی خیابون دارین راه میرین … بعد از دهها متر اون طورفتر ، یك پسره Hiz !! داره میاد و از همون فاصله هم زل زده به شما و داره سرتاپاتون زا برانداز میكنه !وقتی بهش رسیدین ، با عصبانیت بگین :: ” شناختی ؟!! “
- کسی اظهار نظر کرد … میگم یکی تو فلان بودی و یکی فلانی
- وقتی یکی از خودش تعریف می کنه بهش بگید: آفرین، 100 امتیاز
((در مواقع خاص می تونید بگید : رفتی مرحله بعد ، سیو کن))
- وقتی یارو خیلی وراجی میکنه با خونسردی بگو : یکی اینو از برق بکشه حال ندارم
شما سریعا بهش بگین نخند که کرم دندونات سرما میخورن
- موقعیت : دوستت شوخی میکنه هیشکی نمیخنده !!!
سریعا شما لپشو بگیرید بهش بگید موش بخورتت با این شوخیت ترکیدم از خنده
- موقعیت : دوستت شوخی میکنه هیشکی نمیخنده !!!
بهش بخند بگو افرین جو رو تحت تاثیر قرار دادی
شوهری خوب، پدری عالی اما برقکاری بد
سوی پسران (بجز ریکاردو که هیچ پولی نپرداخته)
اینک در آغوش پروردگاری. خدایا مواظب کیف پولت باش!
یک دانشجوی رشته طراحی اهل هنگکنگ روز گذشته به مناسبت درگذشت استیوجابز، لوگوی جالبی برای این شرکت طراحی کرده است.به گزارش برنا، دانشجوی رشته طراحی اهل هنگکنگ روز گذشته به مناسبت درگذشت مدیرعامل شرکت اپل، تصویر استیو جابز را به صورت سایه درون لوگوی شرکت اپل طراحی کرد.
بر اساس گزارش دیسکاوری، طراحی این دانشجوی ۱۹ ساله بلافاصله در اینترنت منتشر شد. این دانشجو گفت: روزنامههایی از آمریکا و آلمان برای خرید حق امتیاز این لوگو با او وارد مذاکره شدهاند.
به گزارش سرویس بین الملل برنا به نقل از العربیه، در واقعه ای عجیب و جالب این دیفیدسون در مراسم عروسیش صورت خود را با سوراخ زینت داد تا از این طریق بتواند رکورد جدیدی در دایره المعارف گینس به ثبت برساند. او با دارا بودن 6925 شکاف در صورتش توانست رکورد جدیدی را به ثبت برساند.وی همچنین تاکید کرد زمانی که در صورتش سوراخ ایجاد می کند، دردی احساس نمی کند و شب ها پس از اینکه مطمئن می شود حلقه ها سر جایش هستند، می خوابد.
پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
دختر: میخوای از پیشت برم؟
پسر: حتی فکرشم نکن!
...دختر: دوسم داری؟
پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر: نه! برای چی میپرسی؟
دختر: منو میبوسی؟
پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
دختر: منو میزنی؟
پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمی ام؟!
دختر: میتونم بهت اعتماد کنم؟!
پسر: بله.
دختر: عزیزم!
بعد از ازدواج
از پایین به بالا بخون.
Love Means... (a girl and guy were speeding over 100 mph on a motorcycle) Girl: Slow down. I'm scared. Guy: No this is fun. Girl: No its not. Please, it's too scary! Guy: Then tell me you love me. Girl: Fine, I love you. Slow down! Guy: Now give me a big hug. (Girl hugs him) Guy: Can you take my helmet off and put it on? It's bugging me. In the paper the next day: A motorcycle had crashed into a building because of break failure. Two people were on the motorcycle, but only one survived. The truth was that halfway down the road, the guy realized that his breaks broke, but he didn't want to let the girl know. Instead, he had her say she loved him, felt her hug one last time, then had her wear his helmet so she would live even though it meant he would die
گله ميكرد ز مجنون ليلي - كه شده رابطهمان ايميلي
حيف از آن رابطهي انساني - كه چنين شد كه خودت ميداني
عشق وقتي بشود داتكامي - حاصلش نيست به جز ناكامي
نازنين خورده مگر گرگ تو را - برده يا داتنت و داتارگ تو را
بهرت اي ميل زدم پيشترك - جاي سابجكت نوشتم : به درك
به درك گر دل من غمگين است - به درك گر غم سنگين است
به درك رابطه گر خورده ترك - قطع آن هم به جهنم به درك
آنقدر دلخورم از اين ايميلم - كه به اين رابطه هم بي ميلم
مرگ ليلي نت و مت را ول كن - همه را جاي OK كنسل كن
OFF كن كامپيوتر را جانم - يار من باشد و ببين من ON ام
اگرت حرفي و پيغامي هست - روي كاغذ بنويس با دست
نامه يك حالت ديگر دارد - خط تو لطف مكرر دارد
خسته از Font و ز Format شدهام - دلخور از گردالي @ (ات) شدهام
كرد ريپلاي به ليلي مجنون - كه دلم هست از اين سابجكت خون
باشه فردا تلفن خواهم كرد - هر چه گفتي كه بكن خواهم كرد
زودتر پيش تو خواهم آمد - هي مرتب به تو سر خواهم زد
راست گفتي تو عزيزم ليلي - ديگر از من نرسد ايميلي
نامهاي پست نمودم بهرت - به اميدي كه سرآيد قهرت...
اینم از نامه مجنون به لیلی
دانشجوی کامپیوتر : مغز کوچک او با آن همه ذخایر اطلاعاتی بسیار پیشرفته تر از فلش ۳۲ گیگ است.
دانشجوی حقوق : با اینکه همیشه شاهد اعمال دانشجویان است ولی هیچوقت و در هیچ دادگاهی علیه آنان شهادت نمی دهد.
دانشجوی جغرافیا : مکان ، آب و هوا و شرایط محیطی در او تاثیری ندارد چون او همه جا هست.
دانشجوی مهندسی : شجاعتش برایم قابل تحسین است چون ماکت هر پل یا ساختمانی را که می سازم بدون توجه به احتمال تخریب آن ، به رویش می رود و افتتاحش می کند.
دانشجوی پزشکی : تنها موجودی است که از تیغ تشریح من هراسی ندارد و به طرفم می آید تا با فدا کردن جانش موجب پیشرفت علم پزشکی شود.
دانشجوی مدیریت : با آن جثه کوچک ، آنچنان خانواده پر جمعیتش را مدیریت و اداره می کند که انگار مدیر بودن باید در خون هر کس باشد و درس خواندن بی فایده است.
دانشجوی زبان و ادبیات فارسی : او هیچوقت حرفی نمی زند ولی با سکوتش هزاران حرف را به من می آموزد.
دانشجوی روانشناسی : درون گرا ، خجالتی ، کم حرف ، یک شخصیت منحصر به فرد.
دانشجوی علوم سیاسی : به هیچ دسته و گروهی وابسته نیست ، تک و تنها برای هدفش تلاش می کند.
دانشجوی برق : وقتی روشنایی و خاموشی در نحوه حرکت او بی تاثیر است من را متوجه نیرویی فراتر از برق می کند.
دانشجوی فیزیک هسته ای : زندگی در خوابگاه حق مسلم اوست.
دانشجوی تربیت بدنی : آنقدر عضلاتش نیرومند است که می تواند از دیوار راست هم بالا برود.
دانشجوی زبان شناسی : هیچکس زبانش را نمی فهمد.
دانشجوی علوم تربیتی : شیوه تربیتی او در تعلیم فرزندان بی شمارش برایم قابل احترام است چرا که تمام آن فرزندان بی چون و چرا ادامه دهنده راه او می باشند.
دانشجوی زمین شناسی : کاش می توانستم به مانند او به اعماق زمین بروم و ندیدنی ها را ببینم.
! It is always silent: دانشجوی زبان انگلیسی.
دانشجوی تاریخ : گذشت اعصار و قرون نتوانسته هیچ تاثیری در ظاهر و عقاید و شیوه زندگی او بگذارد.
دانشجوی فلسفه : همیشه فلسفه وجودی او برایم سوال بوده ولی مطمئنم که درپس خلقتش هدفی والا نهفته است.
دانشجوی هنر : هیچوقت منتظر نمی شود تا بتوانم پرتره اش را تمام کنم.
دانشجوی مکانیک : با الهام از او توانستم خودرویی بسازم که هم در آب و خشکی حرکت کند و هم بتواند از سطوح صاف و صیقلی بالا برود.
دانشجوی آمار : بدون شک از یک روش آماری قوی برای محاسبه تعداد فرزندانش بهره می برد.
دانشجوی اخلاق : آنقدر با مرام و پایبند به اخلاقیات است که تا به حال نگذاشته هیچکس اشک او را ببیند حتی زمانیکه فرزندش را جلوی چشمانش له می کنند.
از معلم دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت: حرام است
از معلم هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول محور نقطة قلب جوان میگردد
از معلم تاریخ پرسیدند عشق چیست؟گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان
استlove از معلم زبان پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:همپای
از معلم ادبیات پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:محبت الهیات است
از معلم علوم پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:عشق تنها عنصری است که بدون اکسیژن میسوزد
از معلم ریاضی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:عشق تنها عددی است که هرگز تنها نیست
از معلم فیزیک پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:تنها آدم ربایی است که قلب جوان را به سوی خود میکشد
از معلم انشا پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد
از معلم ورزش پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: تنها توپی است که هرگز اوت نمی شود
از معلم زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:عشق تنها کلمه ای است که ماضی و مضارع ندارد
از معلم زیست پرسیدند عشق چیست؟ گفت:عشق تنها میکروبی است که از راه چشم وارد میشود
از معلم شیمی پرسیدند عشق چیست؟؟گفت عشق تنها اسیدی است که درون قلب اثر می گذارد
اصولاً مدرنيته خيلي چيز بديه چون همه چيز و تحت تأثير قرار داده حتي طرز تفکر مردم نسبت به مسائل!البته تاريخ نشون داده که مردان در هر دوره اي از تاريخ براي جلب توجه خانوم ها بايد يه بامبولي سر خودشون پياده مي کردند تا اين موجودات فتنه انگيز ولي در عين حال بسيار خوش خط و خال! يه نيم نگاهي بشون بندازن.اما با گذشت زمان اين خانوم ها که بشدت هم دمدمي مزاج بودند باعث شدن اين مرداي بدبخت براي اينکه روحيه تنوع طلبي زن ها ارضا بشه هي تيپ هاي مختلفي بزنن!خدا ميدونه در آينده چه جوري بايد باشيم تا اين زن ها و دخترا به ما گوشه چشمي نظر بندازند!!!در زير سير تکاملي روش هاي مخ زني در گذر تاريخ رو مشاهده مي نماييد:
در عصر حجر
در اين عصر چون هم زن و هم مرد زبون همديگه رو نمي فهميدن(چون هنوز زبان اختراع نشده بود) کار مردا سخت تر بود.چون ديگه نميشد با صحبت کردن و عزيزم ساعت چنده و ببخشيد مستقيم کدوم طرفه و .... مخ طرف رو بزني.پس بايد با استفاده از ظاهر و عمليات محيرالعقول يه زن رو به دست ميوردي.از جمله روش هاي مخ زني اين دوره عبارت بودند از:
* داشتن گرز بزرگ تر و و محکم تر (مثل امروز که هر کس ماشينش شيکتر و با کلاس تر باشد گزينه هاي بهتري گيرش مياد!)
*داشتن پشم و پيلي در ناحيه سينه آقايون (نکته: پشم و پيلي نام يکي از عضو هاي بسيار مهم و حياتي در بدن مرد هاي قديم بود که نشانه مردانگي هم بود.)
*داشتن غار بزرگ تر
*داشتن لباس!(که اين يکي رو فقط مرفهان بي درد اون دوره داشتند)
هدف از مخ زني: بر اساس نقاشي هاي به دست آمده از روي غار ها انجام اين عمليات احتمالاً هيچ هدفي رو دنبال نمي کرده و تنها جهت هضم شدن غذا بوده!(چون بر اساس مطالعات پزشکي گوشت دايناسور دير هضمه و بايد فعاليت شديد! داشته باشي تا هضم بشه)
بعد از عصر حجر
يه عصري اومد که در اون زن ها خيلي راحت در دسترس بودند و لازم نبود کلي تلاش کني تا مخشون رو بزني. البته به دليل تلاش هاي زيادي که بعضي از زنان فمنيست جهت حذف کردن اين قسمت تاريخ داشته اند ما اطلاعات دقيقي از اين دوران نداريم.ولي ميدونيم هميشه هم نبوده که مردا زجر بکشن!بلکه يه دوره اي توي تاريخ بوده که مردا حالشو بردند و چيز ديگه اي که ميدونيم اينه که احتمالاً زنهاي اين دوره انسانهاي بسيار فهيم و با منطقي بوده اند و خودشون درک کردند که اگر الکي کلاس بذارند ترشيده مي شن و ميمونن روي دست ننه باباهشون واسه همين هيچوقت نه نميگفتند!!!!
دوره هخامنشي
در اين عصر رن و مرد زبون همديگه رو مي فهميدند ولي هنوز ساعت مچي اختراع نشده بود که بشه با گفتن جمله عزيزم ساعت چنده مخ يه دختر خانوم رو بزني! و اصولاً زن هاي اين دوره دو دسته بودند يکي زن هاي اشراف زاده و درباري بودند که کافي بود يه تيکه ناقابل بشون بندازي تا حسابت با کرام الکاتبين و شخص داريوش و کورش کبير باشه و دسته ديگه زن هاي رعيت بودند که تنها کاري که بلد بودند آشپزي و آوردن آب از چاه بود!براي همين در اين دوران براي اينکه يک زن خوب رو براي خودت برداري بايد اول کلي زحمت مي کشيدي و روش هاي شمشير زني و ... رو ياد مي گرفتي.بعد ميرفتي توي جنگ شرکت مي کردي.بعد اگه احياناً زنده مي موندي ميتونستي يکي از زن هاي دشمن رو واسه خودت به غنيمت ببري!پس مي بينيم که باز هم علي رغم اينکه انسان بسيار پيشرفت کرده بود(نسبت به عصر حجر) اما بازم مخ زني يکي از کار هاي شاق بود!اما براي زدن مخ زنان درباري بايد ويژگي هاي زير رو مد نظر قرار ميدادند:
*حداقل يکي از اجداد پدري و مادري بايد يه ربطي به دربار داشته باشه تا مثلاً خون پادشاهان در رگ اون مرد جاري باشه(به اصطلاح امروزي آقازاده باشه!!!)
*داشتن شمشير از جنس طلا و سپر از جنس نقره و نيزه از جنس برنج (رجوع شود به شرايط گرز در عصر حجر)
*داشتن ريش بلند (رجوع شود به شرايط پشم! در عصر حجر)
هدف از مخ زني: بر اساس کتيبه هاي به جا مانده از تخت جمشيد هدف از مخ زني داشتن نوکران و کنيزان زياد و خوردن شراب بوده
دوره قاجار
در اين دوره يه پادشاهي بوده به اسم آقا (آغا) محمد خان قاجار که همه ميدونيم چه مرگش بوده! آره ديگه خلاصه به خاطر اين بلاي خانمان سوزي که اين جناب بش دچار شده بودند(و ايشالله خدا نصيب هيچ مردي نکنه) يه کمي زياد عقده اي شده بودند و به همين دليل نمي تونستند ببينن که يه مردي براي اينکه زن دلخواهش رو به دست بياره عمليات مخ زني انجام بده و هر کسي که اين کارو مي کرد چشماش رو در مي آورد تا عبرت بقيه شه!و کلاً اون عمليات قدغن و غير قانوني بوده. به همين دليل در اون زمان به دليل اين محدوديت فوق العاده روش مخ زني زياد پيشرفتي نکرد و به دليل زير زميني بودن! اطلاعات دقيقي از چگونگي انجام آن در دست نيست.البته بر اساس يک نوشته تاريخي تأييد نشده در اين دوران براي مخ زني بي بي صغرا و ننه سکينه پس از شناسايي دختر مورد نظر(يا همون طعمه) به حمام مي رفتند (در روزي که طعمه هم به حمام مي رفت ) و بدن وي را در حمام ديد مي زدند و در صورت تأييد اين عزيزان و زدن مهر استاندارد و ايزو 9002 ادامه عمليات در خانه پدر دختر و تحت عنوان خواستگاري انجام ميشد و نه پسر دختر رو مي ديد و نه دختر!(به نظر من که خيلي باحال بوده.فکرشو بکنيد يه روز مامانتون بياد بتون بگه عزيزم امروز ساعت 5 برو کافي شاپ هويج دوست دخترت اونجا منتظرته!)
هدف از مخ زني: داشتن پسر جهت ادامه شغل پدر!
دوره پهلوي
در اين دوره مردم يه کمي زياد سياسي فکر مي کردند و اصولاً زياد توجهي به دختر و مخ و اين حرفا نداشتند و به غير از شهرام شب پره و ابي و فردين بقيه مردا تو فکر براندازي نظام بودند! براي همين حکومت هم براي اين که بياد کار مردا رو آسون تر کنه و باعث بشه اونا ديگه به سياست فکر نکنن يه مکان هاي تفريحي –بي فرهنگي! رو درست کرد به اسم کاباره که مردا مي رفتن توش و يه کار هاي بدي رو انجام مي دادن که من الان عرق شرم بر پيشانيم نشسته و نمي تونم بگم!خلاصه در اين دوران هم به دليل سهولت بيش از حد دسترسي به داف! عمليات مخ زني چندان پيشرفتي نداشت . اما خوب بر اساس نسخه هاي به جا مانده از فيلم هاي فارسي آن دوران چند تا کار سخت براي مخ زدن بايد انجام ميشده که عبارت بودند از:
*فقير بودن و بي خانمان بودن پسر!(جهت زدن مخ دختران مرفه و بي درد اين امر بسيار لازم بوده است)
*داشتن زور زياد و توانايي دريبل زدن چند نفر به طور همزمان....نه چيز ببخشيد منظورم توانايي کتک زدن چند نفر به طور همزمان بود(امان از دست اين عادل فردوسي پور!)
*شباهت ظاهري به محمد علي فردين و بهروز وثوق
*کشيدن سختي هاي بسيار در دوران کوردکي. . . . . . . .
*داشتن شلوار دمپا گشاد و کت چهار خانه و ريش مدل داريوشي
*توانايي خواندن آهنگ سلطان قلب ها به صداي بلند!
*داشتن ويژگي مردانه در حد دعوت شدن به تيم ملي!(به طور مثال اون دوران يکي از نشانه هاي مردانگي بوي عرق و بوي نئشه آور! توالت بعد از خروج مردان بود! در حاليکه امروز اين دو تا بو نشانه آبرو ريزي و بي کلاسيه)
هدف از مخ زني:رسيدن به پول و پله ي پدر پولدار دختر و داشتن زندگي راحت و مرفه!
دوره انقلاب تا چند سال پيش
در اين دوره روش هاي مخ زني تغييري کرد اساسي و به نام خواستگاري تغيير نام داد.يک آقا پسر گل باقالي با يک دسته گل و شيرني همراه مادر و پدر به خانه دختر مورد نظر رفته و بعد از انجام کار هاي اداري لازم! از قبيل تعيين مهريه و شير بها و .... دختر و پسر به صورت رسمي دوست دختر و دوست پسر مي شدند که بهش زن و شوهر مي گفتند!لازم به ذکر است که در انتهاي اين دوره نقش تکنولوژي در مخ زني نمايان شد و سوال حياتي و سرنوشت ساز عزيزم ساعت چنده توسط يکي از پيشگامان عرصه مخ و مخ زني جناب آقاي الف .ي اختراع گشت.و اما ويژگي هاي لازم براي مخ زدن دختر خانوم ها:
* سر به زير بودن آقا پسر(که واقعاً خيلي شرط سختي بوده)
*داشتن سيبيل جهت نمايش مردانگي
هدف از مخ زني:تشکيل خانواده
دوره امروز
به گواهي تاريخ در هيچ دوره اي به اندازه امروز مخ زدن دختر ها سخت تر نبوده و نخواهد بود! به طوري که امروز اگر يک پسر بخواهد مخ دختري را تيليط(تريد) نمايدبايد حتي الامکان و از نظر ظاهري شبيه يک دختر باشد تا آن دختر معصوم بتواند با پسر احساس نزديکي کند!
ويژگي هاي اساسي جهت مخ زدن:
*داشتن ماشين و موبايل و ساير وسايل مدرن که نشان دهنده احترام به تکنولوژي مي باشد!
*تسلط به زبان انگليسي جهت گفتن عبارات
ok عزيزم- چشم honey –momi وDady رفتن بيرون و من تنهام!-I love u و ....
*آشنايي به اينترنت و ياهو مسنجر ولي در عين حال انکار کردن اين ويژگي در جمع!
*نداشتن سيبيل و پشم و پيلي و به طور کلي تمام ويژگي هاي مردانه دوره هاي قبلي
* به روز بودن(Up to date)
داشتن فاميل در کشور هاي اروپايي , امريکايي و حوزه درياي کارائيب!
و هزاران مورد ديگر که شما بهتر از من مي دانيد!
هدف از مخ زني:پر کردن اوقات فراغت و انجام راهکاري جهت حل معضل ازدواج!!
اما يه نکته:تا دو سال پيش اگه دنبال دوست دختر بوديم واسمون به صرفه تر از داشتن همسر بود .چون به هر حال واسه ازدواج نيازمند ماشين و خونه و شغل و .... مي بوديم.اما با اين روندي که داره پيش ميره - و اينکه دختراي اين دوره زمونه به جاي اينکه دنبال يه دوست و همدم باشند انگار دنبال يه جنس اتيغه و لوکس هستند- من پيش بيني مي کنم تا دوسال ديگه ازدواج خيلي با صرفه تر از داشتن دوست دختر باشه
مردی ديروقت ‚ خسته از كار به خانه برگشت. دم در پسر پنج ساله اش را ديد كه در انتظار او بود.
سلام بابایی ! يك سئوال از شما بپرسم ؟
- بله حتماً.چه سئوالي؟
- بابا ! شما براي هرساعت كالی چخد پول مي گيريد؟
مرد با ناراحتي پاسخ داد: اين به تو ارتباطي نداره. چرا چنين سئوالي ميكني؟
- فقط ميخوام بدونم بابایی........
- اگر فقط میخای بدونی ‚ بسيار خوب مي گم : 2000 تومن
پسر كوچك در حالي كه سرش پائين بود آه كشيد. بعد به مرد نگاه كرد و گفت : بابایی ميشه 1000 تومن به من قرض بدی ؟
مرد عصباني شد و گفت : اگر دليلت براي پرسيدن اين سئوال ‚ فقط اين بود كه پولي براي خريدن يك اسباب بازي مزخرف از من بگيري كاملآ در اشتباهي‚ سريع به اطاقت برگرد و برو فكر كن كه چرا اينقدر خودخواه هستي. من هر روز سخت كارمي كنم و براي چنين رفتارهاي كودكانه وقت ندارم.
پسر كوچك‚ آرام به اتاقش رفت و در رو بست.
مرد نشست و باز هم عصباني تر شد: چطور به خودش اجازه مي ده فقط براي گرفتن پول ازمن چنين سئوالاتي كنه؟
بعد از حدود يك ساعت مرد آرام تر شد و فكر كرد كه شايد با پسر كوچكش خيلي تند وخشن رفتار كرده است. شايد واقعآ چيزي بوده كه براي خريدنش به 1000 تومن نيازداشته است.به خصوص اينكه خيلي كم پيش مي آمد پسرك از پدرش درخواست پول كند.
مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز كرد.
- خوابي پسرم ؟
- نه بابا ، بيدالم.
- من فكر كردم شايد با تو خشن رفتار كرده ام. امروز كارم سخت و طولاني بود و همه ناراحتي هايم را سر تو خالي كردم. بيا اين 1000 تومن كه خواسته بودي.
پسر كوچولو نشست‚ خنديد و فرياد زد : مچكلم باباجونی ! بعد دستش را زير بالشش بردو از آن زير چند اسكناس مچاله شده در آورد.
مرد وقتي ديد پسر كوچولو خودش هم پول داشته ‚ دوباره عصباني شد و با ناراحتي گفت : با اين كه خودت پول داشتي ‚ چرا دوباره درخواست پول كردي؟
پسر كوچولو پاسخ داد: براي اينكه پولم كافي نبود‚ ولي من حالا 2000 تومن دارم. آيا
مي تونم يك ساعت از كار شما رو بخلم تا فردا زودتر به خانه بياييد؟من شام خوردن با شما را خيلي دوست دارم بابایی...
نفر اول:
تو به من خنديدي
و نميدانستي من به چه دلهره از باغچه ي همسايه سيب را دزديدم
باغبان از پي من تند دويد
سيب را دست تو ديد!غضب آلود به من كرد نگاه
سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتي و هنوز
سالهاست كه خش خش گام تو آرام آرام
مي دهد آزارم...
و من غرق در اين پندارم كه چرا خانه ي كوچك ما سيب نداشت.....
------------------------------------------------------------------------------------------------------
نفر دوم:
من به تو خنديدم
چون كه مي دانستم تو به چه دلهره از باغچه ي همسايه سيب را دزديدي
پدرم از پي تو تند دويد
و نمي دانستي باغبان باغچه ي همسايه
پدر پير من است.
من به تو خنديدم تا كه با خنده به تو
پاسخ عشق تورا خالصانه بدهم
بغض چشمان تو ليك
لرزه انداخت به دستان من و سيب دندان زده از دست من افتاد به خاك
دل من گفت:برو
چون نمي خواست به خاطر سپارد گريه تلخ تو را...
و من رفتم و هنوز سالهاست...
كه در ذهن من آرام آرام
حيرت و بغض تو تكرار كنان مي دهد آزارم
و من انديشه كنان غرق در اين پندارم
كه چه مي شد
اگر باغچه خانه ي ما سيب نداشت....
حسنی نگو جوون بگو
علاف و چش چرون بگو
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه واه واه
نه سیما جون ،نه رعنا جون
نه نازی و پریسا جون
هیچ کس باهاش رفیق نبود
تنها توی کافی شاپ
نگاه می کرد به بشقاب !
باباش می گفت : حسنی می ری به سر بازی ؟
نه نمی رم نه نمی رم
به دخترا دل می بازی ؟!
نه نمی دم نه نمی دم
گل پری جون با زانتیا
ویبره می رفت تو کوچه ها
گلیه چرا ویبره میری ؟
دارم میرم به سلمونی
که شب برم به مهمونی
گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین
یه کمی به من سواری می دی ؟!
نه که نمی دم
چرا نمی دی ؟
واسه اینکه من قشنگم ، درس خونم وزرنگم
اما تو چی ؟
نه کا رداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ، زبون دراز ،واه واه واه
در واشد و پریچه
با ناز اومد توو کوچه
پری کوچولو ، تپل مپولو ، میای با من بریم بیرون ؟
مامان پری ،از اون بالا
نگاه می کرد توو کوچه را
داد زد وگفت : اوی ! بی حیا
برو خونه تون تورا بخدا
دختر ریزه میزه
حسابی فرز وتیزه
اما تو چی ؟
نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه
نازی اومد از استخر
تو پوپکی یا نازی ؟
من نازی جوانم
میای بریم کافی شاپ؟
نه جانم
چرا نمی ای ؟
واسه اینکه من صبح تا غروب ،پایین ،بالا ،شمال ،جنوب ،دنبال یک شوهر خوب
اما تو چی ؟
نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه
حسنی یهو مثه جت
رسید به یک کافی نت
ان شد ورفت تو چت رووم
گپید با صدتا خانووم!
هیشکی نگفت کی هستی ؟
چی کاره ای چی هستی ؟
تو دنیای مجازی
علافی کرد وبازی
خوشحال وشادمونه
رفت ورسید به خونه
باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام
چاهارتا شرعن بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام
حسنی اومد موهاشو
یه خورده ابروهاشو
درست وراست وریس کرد
رفت و توو کوچه فیس کرد
یه زن گرفت وشاد شد
زی ذی شد و دوماد شد
سلام عزیزم ، خواستم بگم …
واقعا بدجورى تو دلم نشستى …
پاشو درست بشین !
.
.
.
زن : اوه! نیگا کن ببین پشه چه جوری دستمو زخم کرده !
شوهر با بی حوصلگی میگه: این لوس بازی ها مال وقتی بود که
هنوز ازدواج نکرده بودیم !
.
.
.
همه میگن خرابتم ولی من اوراقتم ، (غیر قابل تعمیر ) !!!
.
.
.
زین پس بجای واژه غریب و نامأنوس “شوشول” !
بگوئید “ماشین لباس شویی !”
(خاله نرگس)
.
.
.
مناجات غضنفر :
خدایا
گناهانم را نادیده بگیر
همانگونه که دعاهایم را نشنیده می گیری … !
.
.
.
اگه کسی بهت گفت اسب میزنی تو دهنش
اگه نفر دوم بهت گفت اسب بهش میگی احمق
اگه نفر سوم بهت گفت اسب بهتره برای خودت یه زین بخری !
.
.
.
دخترها مثل بلوتوث هستند تا وقتی کنارشون هستی بهت متصل اند.
پسرها مثل وای فای هستند !
ممکنه پیش شما باشن اما همزمان به ده نفر دیگه نیز وصل اند !
.
.
.
مردها مثل الکل هستند، دیر بجنبی همه شان می پرند !
ستاد یادآوری فرصت ها به بانوان
.
.
.
ژاپنی ها میگن :
ما میتونیم ، مگر اینکه بلایی نازل بشه !
ما میگیم :
ما نمی تونیم ! مگر اینکه فرجی بشه !!!
.
.
.
از غضنفر می پرسن فرق کچل با هواپیما میدونی چیه ؟
میگه بابا ما سرمون میشه
کچل که اصلا فرق نداره !
هواپیما هم نکته انحرافی است !
.
.
.
بستنی قول و قرارهای امروزیست!
زودتر از آنچه که فکرش را بکنید آب می شوند!
.
.
.
زن داداش چیست؟
مارمولکی موذی و خطرناک که بطور مرموزی نظم خانواده را بهم میزند
در حالی که معتقد است منشاء تمام مشکلات خواهرشوهر است !
.
.
.
فکر کنم “سرت شلوغه، من میخوابم، شبت بخیر” !
یکی از جملات معروفِ تیم ملی “تیکه اندازی” خانمها !
.
.
.
اطلاعیه انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی :
تخفیف ویژه جهت جابحایی خط ختنه گاه برای حل مشکلات شرعی روزه داران
بصورت صد درصد تظمینی !
.
.
.
مناجات غضنفر :
پروردگارا ..
مرا آن ده که خودم بیشتر حال می کنم..!
عواقبشم با خودم !
.
.
.
- آخه تو آدمی؟؟؟؟؟
- پَ نه پَ؛ تو آدمی!
بخشهایی از مکالمۀ آدم و حوا !
.
.
.
یک مرد موفق مردیست که درآمدش بیشتر از مبلغی باشد که زنش خرج می کند
یک زن موفق زنیست که بتواند چنین مردی را پیدا کند !
با دوستم نشستیم عکسای عروسیه اون یکی دوستمو نگاه میکنیم ...
میگه سارا شوهرش کچله؟!
پَ نه پَ مو داره فقط فرقشو گشاد باز کرده
بردم داداشم رو رسوندم کلاس،برگشتم ...
مامانم میگه رسوندیش؟
پَ نه پَ انداختمش تو چاه اینم پیرهنشه ...
میخوام برم خونه چشام قرمزه ... به رفیقم میگم چشام قرمزه؟
میگه آره میخوای همینجوری بری ؟
پَ نه پَ وایمیسم تا سبز شه بعد حرکت میکنم ...
با دختره رفتیم بیرون تـُـف کردم تو جوب، چپ چپ نگام میکنه !!
گفتــم کارم زشـت بود؟
گفت پَ نه پَ حال کردم باهاش ! جوب بعــدی پهنتره، بر**ن توش !!!
برای بار اول رفتم مرکز اهدای خون ... پرستار می گه میخواین خون بدین؟
گفتم پَ نه پَ پشهایم اومدیم مهمونی !
بعد نیم ساعت نوبتم شده میگه کارت ملی؟
میگم مگه کارت می خواد؟!
میگه : پَ نه پَ میتونی آزادم بزنی ... لیتری ۷۰۰ !
تو ماشین نشسته بودیم چند تا تگرگ خورد به شیشه ... دوستم پرسید تگرگه؟!
پَ نه پَ ابابـــیلن ! ... رزمایش گذاشتن سلاح های جدیدشون تست کنن !
آب قطع شده بود. بعد که وصل شد یه آب زرد از شیر میومد.
میگه اینا ماله زنگ لوله هاست؟
پَ نه پَ سازمان آب واسه عذرخواهی اولش آب پرتقال می فرسته
لیزر انداختن تو صورت رحمتی، خیابانی میگه قطعا اون شخص تو استادیومه !
پَ نه پَ تو خونشون نشسته میندازه رو صفحه تلویزیون از اینجا ما میبینیم
دیروز سوار تاکسی شدم؛ یه آقایی پیشم نشسته بود!
میرفت که بخوابه و کج میشد سمت من!!
صداش زدم؛ میگه : اذیت میشید؟
گفتم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ صدات زدم که بگم سرتو بذار رو شونه هام خوابت بگیره.....
داداشم امروز رفت مدرسه وقتی برگشت از اونجایی که امسال اولین سالیه که نمیرم مدرسه خیلی مشتاقانه ازش پرسیدم امروز بهتون درس دادن؟گفت پـَـَـ نــه پـَـَــــ نشستن نگاهمون کردن ببینن توی این 3 ماه قیافمون تغییر کرده یا نه..
داداشم: :-L
من: :|
داشتیم دربی رو نگاه میکردیم استقلال گل زد/کلی جیغ ودست و اینا زدیم. مامانم اومده میگه چی شد؟ گل زد؟پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه کبوتر رفته وسط چمنا سرو صدا کردیم بره اونور بازیکنا لهش نکنن.....
مشغول رانندگی تو جاده ام! از فاصله ی دور پلیس واسم دست تکون میده، ماشینو میزنم کنار میگم جناب سروان با من کاری داشتین؟ میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم باهات بای بای میکردم! میگم اِ پس شما هم اهل فیسبوکو... D: راستی میخواین واسم جریمه بنویسین؟ میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ کاغذ آوردم ازت امضا بگیرم، فدات شم...
گوشیم زنگ زده رو ویبره بود خواهرم میگه رو ویبره اس؟
میگم پـَـــ نــه پـَـــ تازگیا میخواد زنگ بزنه، زوور میزنه نمیتونه..!
یارو اومده میگه جا گرفتی؟؟ میگم بله.!!
میگه میاد ؟؟ میگم آره.! یارو رفت.
... ... خلاصه عموم رسید و منو دید که ایستادم تو جا پارک..
... ... ... میپرسه جا گرفتی واسم؟ گفتم بله عمو. رفتیم ونشستیم..
نیم ساعت بعدش با پسر عموم رفتیم کوه تا اون لحظه خیلی خودمو کنترل کرده بودم
نفس نفس زنان رسیده بودیم تا وسطاش. پرسید : خسته شدی؟؟ و من از اونجا هولش دادم پایین ودو تا پا با یه دستش شکست..!!
.
.
.
نتیجه : هرگز پـَـَـ نــه پـَـَــــ رو تو خودتون نریزید!!!!
رفیقم گوشیمو گرفته زنگ زده به دوست دخترش داره نیم ساعت صحبت میکنه منو نگاه میکنه میگه قبض موبایلت زیاد میاد قطع کنم ؟ پـــَ نه پــَـــ یه خورده دیگه ادامه بده داریم ردشو میزنیم، ادامه بده ...
رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟
می گه می خوای غذا درست کنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره!!
رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر یارو گفت : راحت باشه؟ پ نَ پ خار داشته باشه..
اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه...هم خونه ایم اومده میگه داره جون میده..؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ قیافه تورو دیده از خنده ریسه رفته
عزیزم خواب و بیدارت قشنگه / شب من بی تو و بی آب و رنگه
بخواب ای نازنینم, مهربونم, دلنشینم / منم من, عاشقت, آروم باش بهترینم . . .
.
.
.
خوابای رنگی بیبینی / خواب دلتنگی نبینی
شبت به خیر ای مهربون / خوب بخوابی عزیز جون . . .
رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم.
یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟
پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم !
جوک و اس ام اس جدید
آخرین خبر :
ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ غضنفر ، ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎﺭﺵ پله ﻫﺎﻱ پله ﺑﺮﻗﻲ ، ﺑﻲ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﺎﻧﺪ !
.
.
.
اس ام اس خنده دار
جدیدترین شعر حیف نون :
هی وی وی وی وی وی وی وی وی وی
ترجمه :
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم !
اس ام اس عاشقانه
ما کار و دکان و پیشه را سوخته ایم
شعر و غزل و دوبیتی آموخته ایم
در عشق که او جان و دل و دیدۀ ماست
جان و دل و دیده هر سه را سوخته ایم . . .
.
.
.
پیامک عاشقانه
اگر امشب هم از حوالی دلم گذشتی
آهسته رد شو
غم را با هزار بدبختی خوابانده ام . . .
.
.
عشق من و تو توی قلبم می مونه
عشق من وتو، توی قلبم می مونه
لمس دست تو توی قلبم می مونه
تو هستی با من توی رویای شبونه
ذکر تو هستم با این دستای سردم
زندگی با تو تو بهتره، می خوام عاشقت بمونم، نگو حرف رفتنو ،بی تو من نمی تونم ،
زندگی با تو تو بهتره می خوام عاشقت بمونم، نگو حرفه رفتنو، بی تو من نمی تونم
عشق من و تو، توی قلبم می مونه، عطر دست تو توی یادم می مونه،
روزهای با تو هرگز یادم نمیره، هرگز یادم نمیره
وقتی تو هستی قلبم باروم می گیره قلبم آروم می گیره
زندگی با تو تو بهتره می خوام عاشقت بمونم، نگو حرف رفتنو، بی تو من، نمی تونم
زندگی با تو تو بهتره می خوام عاشقت بمونم نگو حرف رفتنو، بی تو من نمی تونم
زندگی با تو تو بهتره
می خوام عاشقت بمونم، نگو حرف رفتنو، بی تو من نمی تونم زندگی با تو بهتره، بذار تو دنیات بمونم
نگو حرفه رفتنو بی تو من نمی تونم
ای عشق من ، تو بهترینی می خوام عاشقت بمونم زندگی با تو بهتره می خوام عاشقت بمونم نگو حرف رفتن رو بی تو من نمی تونم
یه دوست معمولی وقتی می آید خونت، مثل مهمون رفتار میکنه.
یه دوست واقعی درِ یخچال رو باز میکنه و از خودش پذیرایی میکنه.
یه دوست معمولی هرگز گریه تو رو ندیده.
یه دوست واقعی شونه هاش از اشکای تو خیسه.
یه دوست معمولی اسم کوچیک پدر و مادر تو رو نمی دونه.
یه دوست واقعی اسم وشماره تلفن اون هارو تو دفترش داره.
یه دوست معمولی یه دسته گل واسه مهمونیت می آره.
یه دوست واقعی زودتر میآد تا بهت کمک کنه و دیرتر می ره تا به کمکت همه جارو جمع و جور کنه.
یه دوست معمولی متنفره از این که وقتی رفته که بخوابه بهش تلفن کنی.
یه دوست واقعی میپرسه چرا یه مدته طولانیه که زنگ نمی زنی؟
یه دوست معمولی ازت میخواد راجع به مشکلاتت باهاش حرف بزنی.
یه دوست واقعی ازت میخواد که مشکلات را حل کنه.
یه دوست معمولی وقتی بین تون بحثی میشه دوستی رو تموم شده میدونه.
یه دوست واقعی بهت بعد از یه دعواهم زنگ میزنه.
یه دوست معمولی همیشه ازت انتظار داره.
یه دوست واقعی میخواد که تو همیشه رو کمکش حساب کنی.
یه دوست معمولی از درونت بی خبره.
یه دوست واقعی سعی میکنه درونتو بفهمه.
با آمدنت به زندگی ام معنا دادی ، تو یک مروارید پنهان در سینه ات را به من دادی
تا قلبم با تو به وسعت یک دریای بی انتهای پر از عشق و محبت برسد
با آمدنت به من نفسی دوباره دادی تا در ساحل قلبم
آرامش زندگی ام را مدیون امواج مهربان تو باشم
با آمدنت غروب به آسمان غمگین دلم لبخند زد
و
خورشید امیدها و آرزوهایم طلوع کرد
با آمدنت ساز زندگی ام چه عاشقانه مینوازد شعر با تو بودن را
شعری که اولش عطر نفسهای تو را میدهد و آخرش طعم نفسهایت را
حالا میفهمم عشق چقدر زیباست
حالا میدانم که عاشقترینم و میدانم با تو چقدر زندگی زیباست
با آمدنت چشمهایم را بستم و در قلبم با چشمهایت عهد بستم که همیشه مال توام
همانگونه که میخواهی مال تو میشوم
از آغاز جاده تا پایانش همراه تو باشم ، تا در نفسهای عاشقی ، هوای پاک تو باشم
تو همانی که میخواستم ، میخواهم من نیز همانی که تو میخواهی باشم
با آمدنت بی نیازم از همه چیز و همه کس
تنها تو را ، تنها عشق تو را میخواهم و بس !
تو را میخواهم که با آمدنت دلم را سپردم به چشمانت
تا با طلوع چشمان زیبایت سرزمین دلم از نور برق چشمانت روشن شود
تا در این روشنی به سوی تو پرواز کنم و بگویم خوشحالم از آمدنت
با آمدنت اینگونه شد راز زندگی ام ، اینگونه شد که تو شدی همراز زندگی ام
و با تو ای همراز زندگی اینگونه آخرش شدی همه زندگی ام
عاشقتم همه زندگی ام
من عشق را در تو تورا در دل دل را در موقع تپیدن و تپیدن را به خاطر تو دوست دارم
من غم را در سکوت سکوت را در شب شب را در بستر و بستر را برای اندیشیدن به
خاطر تو دوست دارم من بهار را به خاطر شکوفه هایش و زندگی را به خاطر زیباییش
و زیباییش را به خاطر تو دوست دارم من دنیا را به خاطر خدایش خدایی که تورا خلق کرد دوست دارم........